آموزش چند اصطلاح رایج در ادبیات کاکوفونی (موسیقی)
شبیه به همتای خود در موسیقی، کاکوفونی در ادبیات ترکیبی از کلمات یا عباراتی است که خشن، گیج کننده و به طور کلی ناخوشایند به نظر می رسند. تلفظ Kuh-koff-uh-nee، اسم cacophony و شکل صفت آن cacophonous، به «موسیقی بودن» نوشتار اشاره دارد – وقتی با صدای بلند صحبت میشود برای خواننده چگونه به نظر میرسد.
این واژه از یک کلمه یونانی به معنای “صدا” گرفته شده است، “صدا” که هم در نثر و هم در شعر به کار می رود، معمولا از طریق استفاده مکرر از صامت های “صدادار”، تاثیر نامطلوب مورد نظر خود را ایجاد می کند. نقطه مقابل کاکوفونی «آوافونی» است، ترکیبی از کلماتی که برای خواننده خوشایند یا آهنگین به نظر می رسند.
یک تصور غلط رایج این است که هر زبان گردانی، مانند «او صدفهای دریایی را کنار دریا میفروشد» نمونهای از رکیک است. در حالی که تلفظ عبارات نامتعارف می تواند دشوار باشد، اما هر زبانی که می پیچد یک رکیک نیست. به عنوان مثال، «او صدفهای دریایی را کنار دریا میفروشد» در واقع نمونهای از صامت است – استفاده مکرر از صامتهای نرم برای تولید صداهای خشخش – و بنابراین بیشتر خوشآوازه است تا کاکوفونی.
کانکشن های انفجاری: کلیدی برای کوک کردن
در بسیاری از موارد، صامت های انفجاری جز اصلی صامت ها هستند. صامت های انفجاری یا توقف صامت ها، صامت هایی هستند که پس از آن همه صدا به طور ناگهانی متوقف می شود، انفجارهای کلامی کوچکی ایجاد می کند یا وقتی با صدای بلند صحبت می شود، برجسته می شود. صامت ها عبارتند از:
تک تک کلمات، جملات، پاراگراف ها یا کل اشعار زمانی که دارای صامت های انفجاری هستند که به صورت متوالی به هم نزدیک می شوند، بی صدا در نظر گرفته می شوند. به عنوان مثال، ادگار آلن پو در شعر کلاسیک خود “کلاغ” از صدای “G” به صورت ناخوشایند استفاده می کند، زمانی که می نویسد: “این چه پرنده هولناک، ناخوشایند، هولناک، لاغر و شوم گذشته بود.” یا در کتاب ویلیام شکسپیر. «مکبث»، شعار سه جادوگر «دو، زحمت و دردسر»، صداهای «D» و «T» را تکرار میکند تا صدایی ناخوشایند ایجاد کند.
با این حال، این بدان معنا نیست که هر صامتی باید انفجاری باشد یا اینکه صداهای انفجاری باید به سرعت به وجود آیند.
در مقابل، euphony – برعکس کاکوفونی – از صداهای همخوان ملایم مانند “گل” یا “Euphoria” یا “درب انبار” استفاده می کند که زبان شناسان آن را دلپذیرترین ترکیب دو کلمه در زبان انگلیسی می دانند.
چرا نویسندگان از کاکتوس استفاده می کنند؟
هم در نثر و هم در شعر، نویسندگان برای کمک به زنده کردن نوشته های خود با منعکس کردن یا حتی تقلید از فاعل، مفعول یا محیطی که در مورد آن می نویسند، از آکوستیک استفاده می کنند.
- نواختن ناقوس های دوردست.
- سر و صدای یک خیابان شلوغ شهر یا کلاس درس پر از بچه های سرکش.
- خشونت پر هرج و مرج یک میدان جنگ.
- احساسات سیاه مانند گناه، پشیمانی یا غم.
- دنیایی پر از صحنه های فانتزی و مرموز.
نویسندگان میتوانند با استفاده از کاکفونی و سرخوشی – به تنهایی یا با هم – به نوشتههای خود لحن و احساس بیافزایند، به همان روشی که گرافیستها از رنگهای متضاد و مکمل استفاده میکنند تا عمق و احساس را به نقاشیهای خود بیاورند.
کاکافونی در جابروکی لوئیس کارول
لوئیس کارول در سال 1871 در رمان خود به نام ” گشت و گذار ” و ” آلیس آنجا چه چیزی پیدا کرد ” شاید با گنجاندن شعر کلاسیک ” ⁇ Jabberwocky .”
این شعر که در عین حال شخصیت اصلی رمان آلیس را مجذوب و شیفته خود کرده است , از کلمات ساختگی و غیر آهنگین استفاده می کند که با ثابت های انفجاری نوشته شده اند تا تصویری از زندگی در دنیای خیالی ترسیم کنند که توسط گروهی از هیولاهای تهدیدآمیز وحشت زده شده است .
( اشاره به بندیکت کامبربچ که این شعر را در این ویدئو خوانده است )
آشفتگی گیجی کارول به وضوح روی شخصیت اصلی رمان آلیس تأثیر گذاشت که پس از خواندن شعر، فریاد زد:
“به نظر می رسد که به نوعی سرم را با ایده ها پر می کند – فقط من دقیقاً نمی دانم آنها چیست! با این حال، کسی چیزی را کشت: به هر حال، این واضح است.»
استفاده کارول از کاکفونی در «جابرواکی» را با صدای خوشایندی که جان کیتس در قصیده شبانی خود «به پاییز» به کار برد، مقایسه کنید.
کاکافونی در «گهواره گربه» اثر کرت ونهگات
کرت ونه گات در رمان خود در سال ۱۹۶۳، جزیره خیالی کارائیب سان لورنزو را خلق می کند که بومیان آن به لهجه مبهمی از زبان انگلیسی صحبت می کنند.
گویش سن لورنزان تحت تاثیر صداهای همدوس انفجاری TSVs، Ks، و Ps و Bs سخت است.
در یک نقطه، وونگوت شعر معروف “ستاره کوچک” را به لورنزان ترجمه می کند.
در طول رمان، ونه گات با خلق شخصیت هایی مانند زینکا و بوکونون و اختراع کلماتی مانند سینوکاها و وامپیترها، که به دلیل استفاده از مواد منفجره، کاملاً بد صدا هستند، در طول این رمان از صدای ناهنجار برای نشان دادن پوچ بودن موضوعاتی مانند علم، فناوری، مذهب و مسابقه تسلیحاتی استفاده می کند. صامت ها
کاکافونی در «سفرهای گالیور» جاناتان سویفت
جاناتان سویفت در رمان هجوآمیز خود درباره طبیعت انسان، برای خلق یک تصویر ذهنی گرافیکی از وحشت های جنگ، از صداپیشگی استفاده می کند.
در بخش های مشابه، ترکیب صداهای تیز صامت های انفجاری C و K ماهیت خشن و خشونت را به کلماتی مانند توپ و تفنگ می بخشد، در حالی که P و B به ناراحتی احساس شده هنگام خواندن کلماتی مانند تپانچه و بمب اضافه می کنند.
اما آیا Cacophony همیشه کار می کند؟
طبق نظر بهترین آموزشگاه موسیقی تهران، در حالی که به وضوح می تواند رنگ و لحن را به نوشتار بیافزاید، کاکافونی گاهی اوقات می تواند بیشتر از اینکه مفید باشد آسیب برساند. اگر بدون دلیل موجه یا زیاد استفاده شود، میتواند حواس خوانندگان را پرت کند و حتی باعث تشدید آن شود و پیگیری طرح اصلی اثر یا درک مقصود آن را برای آنها دشوار کند. در واقع، بسیاری از نویسندگان تلاش میکنند تا از تزریق «کاکفونی تصادفی» به آثار خود اجتناب کنند.
همان طور که آقای ح. آبرامز، منتقد ادبی برجسته، در کتاب خود اشاره می کند، واژه نامه اصطلاحات ادبی ممکن است از طریق لغزش در توجه یا مهارت نویسنده نوشته شود.
جالبهه
ککوفونی منشاش از کجامی آید